- نویسنده:مجید پراش خو
- تاریخ:سه شنبه 24 تير 1393
- عنوان موضوع:
هر روز دلم گرفته ، نه اینکه این روزها بد باشندها!!! .... این روزها من بدم .... این روزها این دلشوره ی عجیب .... این دل آشوبه ی مدام .... بی تابی .... پریشانی .... تنهایی .... و کاغذهای کاهی ی خالی ی خالی .... چرا تمام نمیشود؟؟؟؟؟
شب به روی جاده نمناک
ای بسا پرسیده ام از خود
«زندگی آیا درون سایه ها مان رنگ می گیرد؟»
«یا که ما خود سایه های سایه های خویشتن هستیم؟»
از هزاران روح سرگردان،
گرد من لغزیده در امواج تاریکی،
سایه من کو؟
«نور وحشت می درخشد در بلور بانگ خاموشم»
سایه من کو؟
من نمی خواهم
سایه ام را لحظه ای از خود جدا سازم
من نمی خواهم
او بلغزد دور از من روی معبرها
یا بیفتد خسته و سنگین
زیر پای رهگذرها
او چرا باید به راه جستجوی خویش
روبرو گردد
با لبان بسته درها؟
او چرا باید بساید تن
بر در و دیوار هر خانه؟
او چرا باید ز نومیدی
پا نهد در سرزمینی سرد و بیگانه؟!
آه ... ای خورشید
سایه ام را از چه از من دور می سازی؟
از تو می پرسم:
تیرگی درد است یا شادی؟
جسم زندانست یا صحرای آزادی؟
ظلمت شب چیست؟
شب،
سایه روح سیاه کیست؟
او چه می گوید؟
او چه می گوید؟
خسته و سرگشته و حیران
می دوم در راه پرسش های بی پایان
برچسب ها : , تعداد بازدید : 114
اخرین مطالب
تور تایلند
خبر فوری...
خبر با تاخیر...
سایت پرده سینما...
نقدی منفی بر فیلم پایان نامه ...
دعوت از دوستداران سینمای ایران و جهان برای بازدید از معتبرترین سایت سینمایی کشور...
نقد فیلم زیبای مرهم
مصاحبه جنجالی سایت پرده سینما با بانو تهمینه میلانی
جدیدترین خبرها از سینمای ایران...
مقاله احداث گلخانه و تجهیزات مورد نیاز آن
گوجه فرنگی
تسهیلات بانک کشاورزی
نام علمی : Rosa hybrida
توت فرنگی
گوجه فرنگی
همکاری با بزرگترین وبلاگ کشاورزی ایران
کنترل بیولوژیک شته
علف های هرز ایران
دختران فیلسوف لطفا به این مطلب جواببدید خواهشن
اینم جالبه لطفا از دستشون ندید